جلال سمیعی؛ نویسنده، طنزپرداز و مجری تلویزیون دقایقی را با دفتر طنز به گفتگو نشست و از دغدغههای خود درباره شیوههای جدید انتشار طنز و شکاف بین زمان تولید تا انتشار آن صحبت کرد.
به نظر شما مشکل عمدهای که در حال حاضر در انشار مطالب طنز وجود دارد، چیست؟
رسانهها گسترده شدند و از سوی دیگر اقبال چندانی به نقد جدی طنز و پژوهش در زمینه طنز وجود ندارد و این دو مورد باعث میشود شکاف بین اتفاقی که در حوزه آکادمیک و پژوهش و نقد طنز میافتد با انشار آن در رسانهها بیشتر شود. در زمان گذشته فردی مانند سعدی خود رسانه محسوب میشد و اثر وی بلافاصله بعد از تولید منتشر میشد. اما در حال حاضر با اینکه فرایند انتشار روز به روز تسهیل میشود و دسترسی به رسانهها برای عموم بیشتر و راحتتر است به دلیل انقباضی که در محافل جدی ما و جود دارد فاصله روز افزونی بین نقد و پژوهش طنز با انتشار آن در رسانهها داریم.
وجود رسانههای متعدد که باید به نفع انتشار مطالب طنز باشد!
رسانههای متعددی در حال فعالیت هستند و رسانههای پابلیک در حوزه اقتصاد به دنبال مشتری هستند و در حوزه سیاست از دردسر دوری میکنند. اگر نسیم شمال به زبان عامیانه شعر میگفت و به پدیدههای بد سیاسی و اجتماعی حمله میکرد واقعیت این است که روزنامه خود را منتشر می کرد اما امروز ما سازمانهای رسانهای داریم که صاحبان منافع آن دنبال دردسر نمیگردند. رویکرد جدی و انتقادی و پژوهشی به طنز روز به روز در این موجهای رسانهای که طنز دیگری را به خاطر مخاطبان خود عرضه میکند درحال کمرنگ شدن است. حواس بسیاری از منتقدان ما و کسانی که تولید کننده طنز هستند به این نیست که حوزههای رسانهای جدید، حوزههای جدی و مهمی برای انتشار محتوا هستند.
منظور از حوزههای جدید انتشار، کدام رسانههاست؟
عرصه وبلاگها، اینترنت، موبایل و اس ام اس را بیشتر از قبل عرصه جدی انتشار است. اگر این عرصهها را جدی نگیریم علاوه بر اینکه نمیدانیم مخاطب چه میخواهد تا حرف او را به زبان امروزیتر مخاطب بزنیم، روز به روز نیز این فاصله تولید محتوا تا انتشار بیشتر خواهد شد. بازاندیشی محققان در زمینههای جدید انتشار محتوا مهمترین اتفاقی است که باید درحال حاضر در حوزه طنز رخ دهد. افرادی که هم به حد کافی سواد رسانهای داشته باشند و هم تجربه جدید رسانهای کم هستند. تعداد کمی روزنامهنگار آنلاین داریم؛ کسانی که حوزههای تازه انتشار محتوا مثل اینترنت و موبایل یا رویکردهای جدید رادیو و تلویزیون و سینمای ما را بشناسند و بدانند با چه زبانی باید مخاطب را در قلاب انداخت و حرف خود زد. اغلب هم اگر اتفاقی در این زمینه بیافتد از سوی جوانانی است که تحصیلات آکادمیک دارند و با حوزه رسانههای جدید هم آشنا هستند. از همین رو معتقدم مهمترین اتفاق برقرای پیوندی بین نهادهایی مانند دفتر طنزو نسل قدیمتر که تجربه رسانهای دارند و نسل جدیدتری که تجربه آکادمیک دارند است تا تجربههای هر دو نسل منتقل به هم منتقل شود. تا این اتفاق نیافتد ما روز به روز شاهد گسست بیشتری بین نسلهای ادیب و کسانی که کار رسانه میکنند هستیم و همچنین بین آنچه در محافل طنز تولید میشود و آنچه انتشار مییابد.