- حس ششم، تلنگری برای تفکر بیشتر
- در ساخت برنامههای صدا و سیما معمولا مرسوم است که مفاهیم تبیینی یا موارد انتقادی تا حد امکان در چارچوب شگردهای ساختاری بیان شوند و به اصطلاح برنامه سازان حرفشان را زیر پوستی بزنند. این مساله البته در تلویزیون میتواند با رنگ و لعاب بیشتری ارائه شود چرا که به ابزاری مجهز است که میتواند به کمک نمایش منظور خود را بهتر تفهیم کند و حواس مخاطب را به خود معطوف کند.
از جمله برنامههایی که از این تکنیک بهره میگیرد و توانسته تاکنون موفق عمل کند برنامه حس ششم است که حاصل تلاش غلامرضا بختیاری، تهیهکننده و همکارانش در شبکه یک سیماست. این برنامه یکی از معدود برنامههایی است که به دور از بحثهای سنگین و گفتوگوهای طولانی با ساختاری پیوسته و منسجم تنها با بهرهگیری از المان طنز که به نوعی تلخند یا قند تلخ به شمار میرود انتقادات یا وقایعی را که اتفاق افتادن آن در جامعه، انسان را به تعجب وا میدارد با انتخابهای هوشمندانه اخبار و تصمیمات اتخاذ شده مسوولان در وزارتخانههای مختلف هر شب ساعت ۲۲:۱۵ بینندهها را مقابل شبکه یک سیما نگه میدارد.
غلامرضا بختیاری در ارتباط با این برنامه میگوید: برنامه حس ششم در واقع همان ادامه آیتم حرف اضافه در صبح بخیر ایران است که با اجرای جلال سمیعی روی آنتن میرود. یکسری اتفاقات در کشور ما میافتد که در واقع طنز است و جای سوال دارد. یکسری رفتارهای اجتماعی هم هست که اگر مستقیم گفته شود اثر خوبی ندارد. در این زمینه ما از حربه طنز استفاده کردهایم چرا که طنز اثر زیادی دارد. وی در ادامه به این نکته اشاره میکند که این برنامه خیلی به صورت مختصر و مفید به طرح موضوعات اجتماعی میپردازد و قضاوت در این زمینه با بیننده است. بختیاری معتقد است که بعضی از این تصمیمگیریهای غلط تاثیراتی در زندگی مردم دارد که سعی کردهایم با بخش نمایشی این موضوع را به صورت طنز نشان دهیم.
وی هدف از ساخت چنین برنامهای را نقد رفتارهای اجتماعی عنوان میکند و میافزاید این برنامه مخاطب عام دارد و با توجه به اینکه برنامه حرف اضافه با استقبال بسیار خوب مخاطبان روبهرو شد لذا سعی کردیم که این برنامه نیز در همان راستا باشد البته با یکسری تغییراتی که با برنامه قبلی متفاوت است. وی نقطه قوت این برنامه را این موضوع عنوان میکند که در هر دو برنامه به این نکته توجه کردیم که حرفی که در برنامه زده میشود حرف مردم باشد. همان حرفی که مردم کوچه و بازار میزنند و آن را قبول دارند. بختیاری در ادامه به این نکته اشاره کرد که موضوعات برنامه با همکاری جلال سمیعی اتنخاب میشوند و بیشتر تاکید بر نقد رفتارهای اجتماعی است. او در رابطه با نام برنامه نیز اینطور عنوان میکند که این نام نوعی کنایه نیز است و ما میخواهیم بگوییم نمایشهایی که در این برنامه عنوان میشوند شاید به نوعی برخاسته از حس ششم ما باشند و هنوز در دنیای بیرون وجود نداشته باشند.
- تولید کوتاه، ویژگی کار رسانهای
جلال سمیعی که به عنوان نویسنده و مجری در این برنامه حضور دارد متولد ۶۱ است و هماکنون در مقطع فوقلیسانس در رشته ارتباطات مشغول به تحصیل است. وی از سال ۸۰ کار روزنامهنگاری را شروع کرد و پس از آن به عنوان نویسنده و سردبیر برنامههای طنز در رادیو جوان مشغول به فعالیت شد. وی هم اکنون مسوولیت راهاندازی سایت تخصصی هنرمندان را بر عهده دارد. سمیعی از سال ۸۵ همکاری خود با بختیاری را شروع کرد و طراحی آیتم حرف اضافه نیز بر عهده او بود. او در ارتباط با حس ششم میگوید: حس ششم یک برنامه طنز کوتاه است که پلاتوی طنز آن نیز همراه سوژه اصلی به نمایش در میآید. به نظر من این کار پس از مدتی وقفه در کار طنز یک اتفاق خوب است. متوسط زمان این برنامه ۸ دقیقه است و معمولا به بهانه یک سوژه یا خبر برقرار میگردد. این نمایشها باعث شده سطح دیگری از طنز در ارتباط با خبر در طنز تلویزیونی به نمایش درآید، چرا که سوژههای طنزی که تاکنون به آنها پرداخته شده سوژههای اجتماعی بودهاند و حس ششم تلاش میکند با پرداختن به موضوعات روز این نوع طنز را ژورنالیستیتر کرده و با پرداخت طنزآمیز به موضوعات اجتماعی، سیاسی، اجتماعی و… به سبک جدید طنز در تلویزیون بپردازد.
سمیعی در رابطه با نویسندگی مجموعهها و آیتمهای طنز میگوید: هر کسی که کار مکتوب میکند لزوما نمیتواند در حوزه صدا یا سیما موفق باشد، زیرا تبدیل یک متن مکتوب به آنچه باید به نمایش در بیاید مستلزم هنر خاص و مهارتهای فراوانی است. تغییر از یک حوزه رسانهای به یک حوزه رسانهای دیگر و همچنین تبدیل یک نثر مکتوب به مدیومی دیداری و شنیداری یا حتی اینکه بدانی چگونه شوخی را در متن بیاوری ظرافت خاص خودش را میطلبد و کار بسیار دشواری است. وی که رشته خود را از مهندسی به رسانه تغییر داده است در ادامه به این موضوع اشاره میکند: از این تغییر رشته به هیچ عنوان پشیمان نیستم. من کار خودم را از نشریات دانشجویی شروع کردم و در آنجا تجربه نوشتن را آموختم. اگر به زعم دوستان ما توانستهایم موفق باشیم شاید به دلیل جسارت مدیران آن دوره رادیو جوان است که بنیانگذار کار تازهای در حوزه طنز شدند و سنتهای جدیدی در رابطه با طنز رادیویی بنیان نهادند. این کار آنان به ما مجال این را داد تا بتوانیم استعدادهای خود را محک بزنیم و وارد حوزه جدیدی از کار طنز شویم. تلویزیون همواره مدیون ایدهها و اجراهای رادیوست. بسیاری از چهرههای تلویزیون از رادیو آمدهاند و این شاید به این دلیل باشد که کار در رادیو بسیار سختتر است و انسان را آبدیده میکند و شاید کسانی که در آن حوزه فعال بوده اند بهتر کار یاد گرفتهاند. من مدتی سردبیر یکی از برنامههای عصر جمعه رادیو به نام آخرشه بودم که یکی از برنامههای موفق رادیو بود.
وی میافزاید: گرچه در رسانه ما مجریها خیلی راحت حذف میشوند و شاید دیگر به تلویزیون یا رادیو برنگردند، اما کسانی که کار ماندگاری انجام دادهاند و در کار خود موفق بودهاند همواره به آنها نیاز است و پس از سالها نیز بسیاری به آنها مراجعه میکنند تا از آنان برای برنامهسازی یا حتی نوع اجرا کمک بگیرند. سمیعی در ارتباط با حاشیه داشتن در یک برنامه و اینکه آیا حاشیه داشتن باعث ماندگاری یک مجری میشود یا نه میگوید: حواشی در رسانه فقط در طول زمان میتوانند قضاوت شوند، چون مقطعی هستند و به خاطر فاکتورهای ناشناخته و ناگهانی که در قطع یک برنامه تاثیر گذارند نمیتوان گفت حاشیه داشتن خوب است یا بد. کار رسانه جنجال درست میکند و اینکه این جنجال چه تبعاتی در جامعه دارد وابسته به زمان است. وی در رابطه با خطوط قرمز در این برنامه میگوید: خطوط قرمز را ما تعیین نمیکنیم و سعیمان بر این است که در محدوده خطوط قرمزشناوری که در سازمان وجود دارد حرکت کنیم. این برنامه ضبطی است و بررسیها قبل از پخش انجام میشود. اما خطوط قرمز اجتماعی و اخلاقی طنز که مهمتر از خطوط قرمز سیاسی است، مشخص است. در یک برنامه طنز باید از لودگی و مسخرگی پرهیز جدی شود. به عبارتی ما باید سعی کنیم جدی شوخی کنیم. ما تا حدود زیادی این حد را رعایت میکنیم. چرا که هیچوقت کسی را مسخره نمیکنیم و به شخص کاری نداریم. اگر خبری در رابطه با جایی گفته میشود ما به شخص کاری نداریم و خبر را در رابطه با آن مجموعه یا سازمان اعلام میکنیم، گرچه گاهی شاید خود وزیر سوژه ساز آن خبر بوده باشد. چرا که هنگامی که از شخص نام برده میشود جنبه کینه و هجو پیدا میکند اما وقتی به یک سیستم کاری انتقاد میشود مانند این است که جلوی روی یک شخص از او انتقاد کنید و در عین حال این انتقاد به نوعی باشد که خود آن شخص نیز بخندد، چه این خنده با اکراه باشد یا به دلخواه.
این اعجاز زبان طنز است که نیشتری که به یک نفر زده میشود با چاشنی طنز باشد و اگر قرار بود طنزنویسان به طور مستقیم حرفشان را بزنند تبدیل به یکسری سخنران یا بیانیهنویس میشدند، اما طنزپرداز غیر از بیانیه نوشتن و شعار دادن یکسری از مسائل اجتماعی را با بیان و نوع خاصی از گفتار که با بقیه سخنها متفاوت است، بیان میکند. این موضوع را ما به واقع در حرف اضافه دیدیم و کسانی که برنامه را میدیدند میگفتند مجری این برنامه لحن و نوع گفتهاش با بقیه برنامهها فرق میکند. با توجه به زمان چند دقیقهای برنامه از سمیعی میپرسم آیا میتوانید در این زمان کم حرفتان را بزنید؟ و او در پاسخ عنوان میکند: مخاطب ما حوصله پای حرف زیاد نشستن را ندارد و شما باید مخاطب را در همان چند دقیقهای که کانال را روی برنامه شما نگه داشته است پای حرف خودت بنشانی، چراکه آنقدر مشغلههای فراوان و کارهایی غیر از تلویزیون دیدن وجود دارد که مخاطب براحتی کانال تلویزیون یا موج رادیو را عوض میکند. این هنر ماست که بتوانیم در کوتاهترین زمانی که در اختیار داریم او را پای حرفمان نگه داریم و او مشتاق شود بداند شما چه چیزی میخواهید در ادامه بگویید. کار کوتاه تولید کردن ویژگی ناگزیر کار در رسانه است. با توجه به اینکه این برنامه به نوعی ادامه همان آیتم حرف اضافه در برنامه صبحگاهی صبح بخیر ایران است از او میپرسم نترسیدید به ورطه تکرار بیفتید؟ آنقدر سوژه در کشور ما وجود دارد که از لحاظ اخبار هیچگاه تکرار نمیشویم، اما از لحاظ نوع برنامه نیز طرح آیتمهای نمایشی دقیقا به همین دلیل در برنامه صورت گرفته است، چرا که اگر ما میخواستیم کاری را درست همانند کار قبلیمان تولید کنیم به نوعی عقبنشینی برای ما محسوب میشد که اکنون این اتفاق نمیافتد. همچنین ژورنالیستی بودن این نوع برنامهها که سوژههای متفاوت دارند و بن مایه حرفی که میزنید خبرهای تازه است، لذا در دام تکرار نمیافتیم. سمیعی در ادامه اظهار کرد: در این برنامه انتقادات به نوعی بیان میشوند که به دنبال خراب کردن کسی نیستیم، بلکه انتقادی مطرح شود که در آن یک دلسوزی باشد. به عنوان مثال من میخواهم این مشکل را مطرح کنم و آن مخاطبی که مسوول آن است به نوعی آن را حل کند حال میخواهد این مخاطب از مردم باشد که بداند همواره همه چیز تقصیر مسوولان نیست و چه این مخاطب از مسوولان باشد که بداند در این برنامه حرف مردم زده میشود.
- کار در رسانه سخت است
از جمله بازیگران این مجموعه که پلاتوهای طنز را اجرا میکند حامد میرزاپور است. او متولد ۵۹ تهران و دانش آموخته کارگردانی و تصویربرداری است. وی کار خود را در سازمان صدا و سیما با فیلم کوتاه شروع کرد، اما حضور رسمی او بعد از بازی در برنامههای گلچین شبانه، میعاد شبانه، طعم پاییز، تا مهر و در امتداد مهر بود و از سال ۸۵ کار خود را با رضا بختیاری شروع کرد و در برنامههای خانه ملت و صبح بخیر ایران حضور پیدا کرد. او معتقد است کار در رسانه یکی از سختترین کارهاست و تا عشق و علاقه به کار وجود نداشته باشد کسی نمیتواند در آن موفق باشد و میگوید کار در سازمان را به سختی توانستم به دست بیاورم و هماکنون از آن لذت میبرم چرا که حاصل تلاشم را میبینم. وی درخصوص این برنامه و بازی در آن میگوید: به طور کلی برای ایفای یک نقش چه اجرا و چه بازی در یک مجموعه باید تمرکز داشته باشم و زمانی که عصبی یا ناراحت هستم گرچه سعی میکنم نشان ندهم ولی باز هم اثر خود را بر روی اجرای من میگذارد و برنامههایی را که خودم دوست ندارم احساس میکنم مخاطب نیز با آن رابطه خوبی برقرار نمیکند. یکی از اصولی که من به آن پایبند هستم این است که من مقابل دوربین ادا در نمیآورم، بلکه جلو و پشت دوربین یک اخلاق دارم. اگر مقابل دوربین شوخ طبع هستم در پشت دوربین نیز همان اخلاق را دارم. وی درخصوص نحوه ورودش به عرصه بازی میگوید: خیلی از سوژهها یا وقایع در واقعیت نیز وجود دارند و باید به این معضلات به نوعی پرداخته شود مثلا در دنیای خارج از فیلم خیلی از ارزشها با مادیات سنجیده میشوند و این یکی از معضلاتی است که در برخی آیتمها بدان پرداخته میشود. وقتی آیتم کوچه خاطره را ساختم برای اجرای آن به دنبال کسی میگشتیم که بتواند آن را اجرا یا در حقیقت بازی کند، ولی آنچه میخواستیم از آب در نمیآمد و با توجه به اینکه یک تجربه چند ساله در این کار داشتم به پیشنهاد رضا بختیاری خودم اجرای آن را بر عهده گرفتم.
وی در رابطه با حس ششم میگوید: این کار یکی از کارهایی است که کار خوبی میشود و خودش را نشان میدهد و بعلاوه نقش کارگردانی کلهر و اجرای جلال سمیعی را در این رابطه نباید نادیده گرفت. در این مجموعه جلال، پلاتوی خبرهای طنز را میخواند و من نمایشهای مربوط به آن خبر را بازی میکنم. در انتخاب خبرها نیز اولویت با خبرهای روز و اخباری است که سوخت نشده باشند.
چنین برنامهای پیش از آن که به عنوان یک برنامه طنز باشد میتواند تلنگری برای کسانی باشد که با بیتدبیری زندگی مردم را تحت تاثیر تصمیمات ناسنجیده خود قرار میدهند.
- هاجر یاراحمدی
سلام . برنامه حس ششم به اندازه برنامه حرف اضافه با حال نبود.. نمیدونم چرا
به نام اول
بنده برا یبرخی روزنامه نظیر آفرینش ، جوان و حمایت طنز می نویسم.
ممنون می شوم سری به وبلاگ بزنید و نظرتان را برخی نوشته هایم بدانم.ممنون
در ضمن برنامه حس ششم بعد از ماه مبارک کی شروع می شود.
حاج سعیدی
باسلام خدمت سلطان طنزایران جلال سمیعی/من ازطرفداران سینه چاک شمادربرنامه حرف اضافه هستم.خداشاهده زمانیکه برنامه به بعداز۸کشیده شدلباس بوشیده آماده مینشستم برنامه رامی دیدم ودیرتربه اداره می رفتم!ومجبورمی شدم یکساعت بیشتردر اداره بمانم!روزی که برنامه راتعطیل کردندمن اشک می ریختم!ازچندنفرسوال کردم که آیاشما رامی شناسند؟به عقلم هم نرسیدکه اینترنت رابگردم!تادیروزکه دخترم باخوشحالی وبا بغض مژده دادکه برنامه شمارادراینترنت دیده!خیلی خوشحالم تاآسمونها
سلام جلال جون ، عجب روزگاری باهات داشتم، بهار ۸۷ یادمه کنکور داشتم ، صبح ها ۷بیدار میشدم و میزدم شبکه ۱ و موبایلم رو روشن می کردم و صدای برنامه “حرف اضافه” رو که اجرا می کردی رو ضبط می کردم و هر وقت غم و غصه ای داشتم گوش می کردم و کلی کیف می کردم ، اما آخرش باعث شد دانشگاه آزاد در بیام!
فعلا حس ششم فقط یکشنبه و سهشنبه ساعت ۲۲ پخش میشود
بابا من نمیفهمم چرا هیچ وقت نتونستم این برنامه شما رو ببینم ! مگه نمیگید شبکه یک ؟ شبکه یک خوب بعد از اخبار فیلم میذاره ! من توی جدول پخش برنامه های شبکه یک که توی سایتش موجوده نگاه میکنم اصلا اسم برنامه شما نیست !!!! چرا ؟؟
من از زمان شروع برنامه حس ششم یکی از بینندگان برنامه هستم و واقعا به دلیل ساختار کوتاهی که داره به جمع بینندگانش اضافه شدم.( مختصر و مفید )
ببخشید جلال جون
می خوامت جلیل جون
استاد یه چیزی بگم که نباید بگم ولی دیدم متنه طولانیه حوصلم نگرفت بخونم.شرمنده ها ولی دروغ که نداریم الکی بگم قشنگه و زیبا تا نخونم نظر نمیدم.لطفا اصرار نکنید.