–
همه این روزها از ماجرای رقمهای کلان #فیش_حقوقی اعضای دولت یا همان #فیش_گیت صحبت میکنند؛ مثال بسیاری از آدمهای از هر قشری در بحثها به همین قصهی رقمهای حقوق دولتیها میرسد. هر چند روز یک بار هم یکی بهعنوان متهم دستگیر یا حکوم میشود و هیزمی تازه برای آتش ماجرا.
ماجرای فیشهای حقوقی که دولت فعلی سعی کرده است با چند روش رسانهای و قضایی آن را مدیریت کند، ماجرای تازهای نیست؛ #انتخابات سال آیندهی ریاستجمهوری و گزارههایی از این دست اما معنای پیامهای رسانهای این #بحران #روابط_عمومی را تغییر میدهد. اگر نظر من را بهعنوان یک درسخواندهی رسانه و روابطعمومی بخواهید، معتقدم دولت آقای روحانی تا کنون نه تلاش زیادی برای مدیریت این پیامهای آسیبزننده به هویت شفاهی و تصویر خود داشته است و نه موفقیت چندانی هم. حتی ممکن است مخالفان دولت استراتژی محتوای شفاف و قوی برای این موضوع داشته باشند.
بهگمانم اتفاقا یکی از مهمترین بحثها در قصهی فیشهای حقوقی، مسالهی نبود #استراتژی_محتوا در تجربههای قبلی دولتها هنگام بحران رسانهایست. به نظر میرسد رقبای دولت تا امروز بهتر توانستهاند با افکار عمومی و فشار به دولت بازی را پیش ببرند و باید دید تا انتخابات این ماجرا به چه دعواهای رسانهای منجر خواهد شد.
بگذارید خلاصه بگویم؛ استراتژی محتوا همان نجاتدهندهایست که از پیش برای بحرانهای خرد و کلان هر سازمان و فرد و حتی دولتی میتواند نسخههای شفابخش بنویسد… اگر نسخهها با دارو و درمان خوب هم همراه نشد، دستکم در تجربههای گرانبها ذخیره خواهد شد. فرار به جلو در ماجراهایی با سطح ملی، نتایج مبهمی خواهد داشت.
جلال سمیعی ـ استراتژیست محتوا
#ContentStrategy #Crisis #PublicRelations