درباره‌ی این که طنزنویس‌ها همه‌جا خیلی مهم و ویرانگر «می‌باشند»!

از همین آخرین روز تیرماه، ستون طنزی را که این سه ماه در روزنامه‌ی «هفت صبح» می‌نوشتم، و واقعا دوست‌ش داشتم، باید متوقف کنم. برداشت‌های سیاسی مبهم و البته دعواهای خطرناکی که یکی از هیزم‌هاش هم شده همین ستون، من را نگران می‌کند که از  دید هر طرف درگیر در دعوای چندطرفه، بخشی از جریان سیاسی خاص طرف مقابل قلمداد یا وانمود شوم؛ در همه‌ی این سال‌ها من گرایش سیاسی آشکاری نداشته‌ام و معتقدم کار روزنامه‌نگاری و رسانه بخش مهمی‌ش جدا از زمینه‌ی گرایش فکری‌ش باید باشد.

هنوز معتقدم که طنزنویس‌ها باید از هر تریبونی در این وضعیت برای آن که یک ستون طنز اجتماعی ـ سیاسی یا یک برنامه‌ی رادیویی ـ تلویزیونی طنز بماند و بتواند فضایی برای تنفس ایجاد کند، استفاده کنند؛ طنزنویس کارش نه تخریب  و تمسخر است، نه طرفداری از یک جریان و بالاخره معلوم نیست که چرا اهالی طنز اگر این‌قدر مهم و مؤثرند، راحت جمع‌شان می‌کنند و اگر این‌قدر بی‌اهمیت‌اند، همیشه دعوا سر کار آ‌ن‌ها بالا می‌گیرد؟

چه در صدا و سیما و چه در هر رسانه‌ی دیگری، همیشه به خودم و نزدیکانم قول داده‌ام که به هر قیمتی کار نکنم و تا وقتی ظرفیت نوشتن «طنز» باشد و به دعوا و خطر جدی نرسد، کارم را با همه‌ی سوء‌برداشت‌ها و بی‌مهری‌ها ادامه بدهم. حالا یک بار دیگر توقف کار طنز نوشتن را باید بپذیرم و البته خیلی خوشحالم که از مدتی پیش، کار اصلی من دیگر طنزنوشتن نیست. دلم البته از قطع همکاری با دوستان قدیمی‌ام می‌گیرد.

امیدوارم تکلیف طنزنویس‌ها بالاخره مشخص شود. «طنزنویس بودن، خیلی غمگینه».

پی‌نوشت: واکنش‌های خوانندگان هفت صبح به این تعطیلی در روزنامه‌ی شنبه هشتم مرداد

1 دیدگاه دربارهٔ «درباره‌ی این که طنزنویس‌ها همه‌جا خیلی مهم و ویرانگر «می‌باشند»!»

  1. ایدارضایی

    ای بابا استاد اکثر مطالبتون ادم دلگیر می کنه.درکتون می کنم واقعا غم انگیزه اینکه زورشون به طنز و شعر و ادبیات میرسه.یه نویسنده مثل شما اگه توی روزنامه همیشگیشم ننویسه قلمش برای نوشتن هم چنان روان خواهد ماند.نویسنده ای چون شما همیشه در قلب من جا دارد.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.