در جلسههای مشاورهی مختلفی که در این سالها برای #روابط_عمومی و استراتژی محتوا یا شبکههای اجتماعی داشتهام، یک بحران ذاتی همیشه گریبانگیر عمدهی سفارشهای کاریست؛ بحران تفکیک نشدن حوزههای روابطعمومی و #بازاریابی و فروش و #تبلیغات.
گرفتاری ریشهایتر این بحران، نبودن شرح وظایف مشخص برای هر یک از این حوزههای کاریست؛ نبودنی که در برخی موارد اتفاقا عامدانه و برای استفادهی مدیران و کارفرماها از همین انعطافپذیری در وظایف نیروهای کاریست. معمولا در بسیاری از سازمانهای حتی بزرگ، تکلیف تبلیغات در چارت سازمانی بهعهدهی همه هست، اما کسی بار بحرانهایش را به دوش نمیکشد؛ بحرانهای روابطعمومی، میتواند گرفتاریهای بزرگی برای هویت برند و هویت شفاهی و بازاریابی ایجاد کند، اما پا پس کشیدن بخشهای دیگر، رفتاری رایج و طبیعیست.
به نظر میرسد ما به یک بازنگری جدی در وظایف هر یک از این بخشها و طبعا تکلیف استراتژی محتوا و رسانه، بهمعنای نقشهی راه ارتباط با مشتری و مخاطب نیاز داریم؛ بسیاری از بحرانهایی که برای یک برند در شبکههای اجتماعی و فضاهای غیررسمی انتشار محتوا ایجاد میشود، با همکاری همهی این بخشهای سازمان باید حل شود؛ ادغام روابطعمومی با بازاریابی و تبلیغات، حتی اگر در چارت سازمانی ناگزیر باشد، در شرح وظایف هر یک از آنها برای تعیین استراتژی تولید و بازنشر پیامهای رسانهای نباید اخلال ایجاد کند.
دربارهی این بحران همیشگی نبود شرح وظایف، حرفهای زیادی خواهم داشت.
*
جلال سمیعی – استراتژیست محتوا و مشاور روابطعمومی