این روزها #استراتژی_محتوا دارد به یکی از واژههای پرتکرار برندها و استارتاپها تبدیل میشود. این که #محتوا چه اهمیتی در یک فعالیت تجاری یا اجتماعی دارد، تا حدودی برای همگان ظاهرا روشن و بدیهیست… اما در تجربههای مشاورهای که در این سالها برای سازمانهای بزرگ و برندهای باسابقه و #استارتاپهای نوپا داشته ام، میبینم بسیاری از آنها در معرفی خود نه تنها بسیاری از #اسنادپایهی اولیه را ندارند، بلکه حتی در پاسخگویی به سوالات اساسی برای معرفی خدمت و محصول و ارزشی که مدعی ارایهی آن هستند، ضعف و تناقض دارند. در این یادداشتها قرار است کلیاتی دربارهی محتوا و اهمیت پایهای #استراتژی محتوا حرف بزنیم. یکی هم حرف عجیبی گفت: محتوا پادشاه است.
Category: جلال سمیعی
کولهپشتی من برای سال ۱۳۹۵
میخواستم به رسم هر سال نوشتهی پایانی سال را بنویسم، که یادم افتاد امیر مهرانی عزیز دعوتم کرده است تا کولهپشتیم برای سال ۱۳۹۵ را ببندم؛ پس چه بهتر که این کولهپشتی همان یادداشت آخری باشد در امسال؛
برای کولهپشتی سال ۹۵ اینها را برمیدارم:
۱. از سال ۹۴ برای من چند دوستی و اعتماد تازه و چند بازنگری مهم در روابط قدیمیم باقی مانده است؛ بازنگری در فاصلههام و اولویتبندی معاشرتها و اعتماد کردنهایم در کار و رفاقت را برای ۹۵ برمیدارم.
۲. در کولهپشتیای که برای سال نو میبندم، حتما عادت همیشگی انداختن کارها به دقیقهی نود را کنار خواهم گذاشت! تقویت برنامهریزی و تمرین بیشتر برای نظم و بازنگری دایمی کارهایم را برمیدارم.
۳. در سالی که دارد تمام میشود، هم ناگزیر و هم با انتخاب، زودتر از تصورم به مسیر تازهی کاریام قدم گذاشتم؛ مسیر جدیتری از مشاوره در راهکار و استراتژی تولید و انتشار محتوا در رسانههای آنلاین… سختی چهار ماه پایانی سال، تجربههای مهمی در بازنگری در روش و جهت کار و برندینگ شخصیم داشت؛ این تجربهی گران را هم در کولهپشتی سال نو خواهم گذاشت. تجربهی مهم بعدی این بود که در کار کردن با نزدیکترین رفقا هم باید به نفع رفاقت و حیثیت کاری شفاف و حرفهای بود؛ وگرنه نه کار پیش خواهد رفت و نه از رفاقت چیز زیادی خواهد ماند.
۴. مهمترین درسی که به سال جدید میبرم، این است که برای هر تغییری باید هزینه داد و «تا چیزی تغییر نکند، چیزی تغییر نمی کند!». من با همهی تلاشهام بهدلایل و بهانههای مختلف کارمند قانعی شده بودم که تحرک و مسیریابی تازه را عملا رها کرده بود؛ حالا اما به سطح انرژی چندسال پیش برگشتهام و کمی راضیام.
۵. میان این همه ماجرا برای کار و تغییر و معاشرت، یک چیز مهم دیگر را هم میبرم؛ دلم را و امیدم را… میدانم که تا وقتی زندهام که آرزوهایی داشته باشم؛ میدانم هنوز چند آرزوی مهم برای من ماندهاند که به خاطرشان کولهپشتی سنگین و مهمم را بردارم و راه بیافتم!
بد نیست شما هم برای خودتان و ما بنویسید از کوله پشتیتان برای سال ۱۳۹۵؛ بهارتان بهار باشد؛ بهارتان پر از آرزو باشد.
نشست تحلیل نقش شبکههای اجتماعی در انتخابات ۹۴ برگزار میشود
نشست تخصصی «تحلیل نقش شبکههای اجتماعی در انتخابات» با سخنرانی جواد افتاده و جلال سمیعی با عنوان تلگرام در خیابانهای انتخابات یکشنبه در دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک) برگزار میشود.
زمان: یک شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ / ساعت ۱۷-۱۵
مکان: آمفی تئاتر دانشکده عمران دانشگاه صنعتی امیرکبیر
http://socialmedia.ir/social-media/events/election-2016-telegram-iran.html
بازتاب ها:
سمیعی: جامعه با فضای مجازی میتواند مارپیچ سکوت را بشکند
+
فیلم نشستِ «تلگراف به خیابانهای انتخابات» که در شانزدهم اسفند در پلیتکنیک برگزار شد، بر روی سایت یوتیوب قرار گرفت. از طریق لینکهای زیر میتوانید این جلسه را ببینید؛ جلال سمیعی و جواد افتاده دربارهی فضای مجازی و انتخابات سخنرانی کردند؛
قسمت اول:
قسمت دوم:
youtube.com/watch?v=79uzwGaC6Mc
قسمت سوم:
قسمت چهارم:
youtube.com/watch?v=jLjPbSfx9D4
همین فیلمها در آپارات هم هستند:
قسمت اول:
قسمت دوم:
قسمت سوم:
قسمت چهارم:
بررسی شتابزدهی رفتار رسانهای در انتخابات اسفند ۱۳۹۴
انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در اسفند ۱۳۹۴ برگزار شد و تا این لحظه بخشی از نتایج #شمارش آرا هم اعلام شده است؛ فارغ از این که نتایج نهایی و تحلیلها و تغییر گرایشهای مصلحتی منتخبان چه خواهد بود، از دیدگاه رسانهای نکات مهمی در انتخابات امسال وجود دارد؛
۱. فضای مجازی: گسترش روزافزون کاربرد اینترنت به عنوان رسانهی شخصی و جمعی انکارنشدنی ست؛ اتفاق مهم این دوره، استفادهی هوشمندانهی بسیاری از نامزدها و جریانات سیاسی پولدار و فقیر از اینترنت به عنوان رسانهی ظاهرا کمهزینه بود؛ در شهرهای بزرگ که مکانیزم تشویق به رای دادن و اقناع به انتخاب یک فرد یا فهرست مشخص، پیچیدهتر از نظام طایفهای شهرهای کوچک و روستاهاست، اینترنت یکی از جذابترین ابزارها برای نبرد رسانهای بود. شکی نیست که اینترنت، همهی ایران نیست، اما راههایی برای کشف بازخوردهای افکار عمومی در آن هست که باید جدیاش گرفت.
۲. لیست: توصیههای رسمی و غیررسمی و حرکتهای افراد موثر در تشویق مردم به رای دادن فهرستی، در این دوره بارزتر بود و نتایج هم تا حدودی این ماجرا را نشان میدهد؛ نقش مهم رسانههای مجازی در این دوره، بازنشر توصیهها و لیستها بود؛ جریانهای سیاسی تلاش کردند مردم را نسبت به رای دادن به لیستی که حتی حضور افرادی در آن سخت توجیه میشد، قانع کنند. انعکاس حضور چهرههای سیاسی و فرهنگی و حمایت آنان از لیست فلان جریان سیاسی، در رفتار مردم مؤثر بود.
۳. توییتر: نظر شخصی من این است که در سالهای اخیر توییتر یکی از مهمترین منابع برای تولید و بازنشر محتواست؛ بسیاری از شبکهها و رسانههای اجتماعی بازنشرکنندهی محتوایی هستند که در توییتر تولید میشود؛ سرایتپذیری عجیب محتوا و حتی موضوع در توییتر و تلگرام، برای تبلیغات خیریه و انتخابات و درآمدزایی بسیار مهم است؛ مهمتر این که فرصت بازی شهرت ویروسی و فراگیر از طریق شبکهها و رسانههای اجتماعی، نباید شما را از تهدید تخریب همین ابزار با همین سرعت و شدت، غافل کند.
۴.تلگرام: تلگرام در انتخابات امسال نقش بسیار مهمی داشت؛ بازنشر توفانی پیامها و فهرستها و توصیهها و قابلیت بررسی آمار دیده شدن پیام های هر کانال، نقش تلگرام را در بازنشر ویروسی انواع رسانه و محتوا بارزتر و مهمترکرد؛ در آخرین ساعت رایگیری حتی پیامهای کانال رقبا برای تاثیرگذاری بیشتر بازنشر میشد، تا جو روانی پیروزی یا شکست را تغییر دهد. قابلیت ناگهانی بسته شدن اسپمها و کنترل اضافه شدنهای ناخواسته در کانالها هم بسیاری از رفتارها و نقشههای تلگرامی را به هم ریخت. اگر تلگرام فیلتر یا بسته نشود، بیش از همین نقشی که تا امروز در تحولات رسانهای و اجتماعی ایران داشته است، مهم خواهد شد.
- دابسمش: پیام سیدمحمد خاتمی در توصیه به رای دادن به تمامی هر دو لیست اصلاح طلبان، با ابزار نوظهور دابسمش توانست مرزهای جدیدی از بازنشر پیام را ایجاد کند؛ اتفاق عجیبی که ممکن نبود کسی چندان این نوع کاربرد را برای دابسمش حدس بزند.
۶. طنز و شوخی: در انتخابات این دوره، طنز و شوخطبعی هم بیشتر از همیشه در بازنشر انواع محتوا مهم شد؛ پیام سیدمحمد خاتمی و ایجاد هشتگ #تکرارمیکنم، دستمایهی ایجاد انواع شوخی در فضای مجازی شد و توانست فرصتهای بسیار زیادتری از تهدیدهای شوخی با یک امر سیاسی و اجتماعی ایجاد کند؛ شاید مدارای بیشتری که در چهرهها و هواداران اصلاحطلبی و اعتدال نسبت به شوخی وجود دارد، این امر را برجستهتر و مهمتر و کارآمدتر کرد.
۷. اینستاگرام: اگر مشاهدات من ناقص نباشد، برخلاف انتظار، اینستاگرام چندان در تبلیغات این دورهی انتخابات نقش مهمی ایفا نکرد؛ با این که ذاتا اینستاگرام رسانهی تصویری خوبی برای پوسترهاست، شاید لیستی شدن تبلیغات باعث شد مجال زیادی برای بازنشر پوسترها دستکم در شهرهای بزرگ ایجاد نشود؛ ممکن است البته این فقط نتیجهی مشاهدات من باشد.
۸. کاغذها و بیلبوردها: رسانهی سنتی پوستر و بیلبورد و بنر در همهی شهرهای بزرگ و کوچک هم چنان زنده و مهم است؛ حتی حجم پوسترهای یک فرد یا جریان و هزینههایی که برای آنها شده، محلی برای قضاوت افکار عمومیست؛ با این همه تاکید دارم که رفتار لیستی و بازنشر پیام افراد تاثیرگذار، نقش این رسانههای سنتی را تضعیف کرده است.
۹. شهرهای کوچک و روستاها: تجربه نشان میدهد در شهرهای کوچک و روستاها، نظام پیچیده و متفاوتی از رفتار طایفهای – فامیلی و جلب مشارکت و اقناع اتفاق میافتد؛ در انتخابات مجلسها و شوراها، ذاتا مشارکت ملموس و مستقیم در این بخشها از کشور بالاست، چون تاثیر بیشتری از رای خود را در این انتخابات حس میکنند؛ مشاهدات و خبرها اما نشان میدهد که ابزارهای جدید رسانهای مثل تلگرام در این مکانیزم سنتی هم نفوذ کردهاند و نقش مهمی دارند.
به نظر میرسد در روزگاری زندگی میکنیم که قائل بودن به نقش رسانهها در تحولات اجتماعی، مهمتر و منطقیتر از اعتقاد به خلاف این جهت باشد؛ اگرچه تولید محتوای تبلیغاتی برای اینترنت و دیگر رسانهها مجموعا به دلایل بلاتکلیفی تا روزهای آخر و اوضاع اقتصادی و چیزهای دیگر، کم و ضعیف بود، اما بازنشر و تولید و تکمیل محتوا و پیام در رسانههای شخصی روزبهروز گستردهتر و جذابتر میشود. در این دوره زمان و بودجه کم بود و خلاقیتها توانستند این کمبود را جبران کنند.
آیا قدرت تلگرام همچنان بیشتر خواهد شد؟
آیا نفوذ اینترنت به مکانیزم سنتی رفتار انتخاباتی سرعت بیشتری خواهد داشت؟
رونمایی از کتاب تاکسی هفت در نودودومین نشست دگرخند
به گزارش روابط عمومی دفتر طنزحوزه هنری ، نود و دومین نشست «دگرخند» با موضوع رونمایی از کتاب «تاکسی هفت» جلال سمیعی؛ با حضور آرش خوشخو، حسام الدین مقامی کیا و جلال سمیعی ساعت ۱۷ روز دوشنبه ۲۶ بهمن ماه ۱۳۹۴ در سالن زنده یاد امیر حسین فردی حوزه هنری واقع در خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ برگزار خواهد شد.
در پایان این نشست کتاب «تاکسی هفت» با امضای جلال سمیعی(نویسنده کتاب) به حاضرین هدیه می شود. ورود برای عموم علاقه مندان آزاد است.
«تاکسی هفت» گزیدهی طنزهای روزانهایست که جلال سمیعی از سال ۱۳۹۰ تا کنون در روزنامهی هفت صبح مینویسد. فضای تاکسی بهعنوان یک محل عمومی جذاب برای رفتوآمد کوتاه همهی اقشار مردم، فضای آمادهی شوخی با نظرات و تحلیلها و قصههای روزمرهی مردم و خبرهاست.
«تاکسی هفت» امسال به همت دفتر طنز حوزه هنری توسط انتشارات سورهی مهر در۲۳۴ صفحه منتشر شده است.
جلال سمیعی در گفتگو با ایسنا: احتمال قربانی شدن طنزپردازان در فضای انتخابات زیاد است!
جلال سمیعی با بیان اینکه انتخابات معمولا برای طنز تهدید محسوب میشود میگوید: طنزنویسها اولین قربانیهای سوءتفاهمها و اختلافات سیاسی هستند.
این طنزنویس در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره وضعیت کنونی طنز گفت: طنز امروز ایران به سمت اجتماعی شدن میرود. تا دورههای قبل سیاست در طنز پررنگ بود و آن را تحت تاثیر قرار میداد و طنز عرصه ظهور سیاست و رجل سیاسی بود.
او در ادامه افزود: در حال حاضر در طنز بیشتر به فضای اجتماعی توجه میشود. البته سیاست هم دیده میشود، اما به طور واضح حضورش کمرنگتر شده است. به نوعی میتوان گفت سیاست به عنوان یکی از شاخههای طنز اجتماعی استفاده میشود. دغدغههای طنزنویسها معطوف به حوزههای اجتماعی شده است و در کنار طنز اجتماعی به فضاهای فرهنگی هنری و سبک زندگی مردم هم توجه میشود.
سمیعی با بیان اینکه بخشهای اجتماعی در چالش بیشتری نسبت به هم و از گذشته قرار میگیرند، اظهار کرد: در واقع قشرهای مختلف مردم چالشهای اجتماعی بیشتر و گستردهتری را نسبت به قبل شاهد هستند؛ به همین دلیل فضای طنز رسانهای ما بسیار بسیار به سمت مطبوعاتی شدن پیش رفته است.
او درباره کمیت و کیفیت طنز بیان کرد: فضای طنز مکتوب ما کمی بهتر شده است؛ دلیلش هم این است که اوضاع سیاسی ما نسبت به گذشت بهتر شده است و در ظاهر برخوردها با طنزپردازها کمتر شده است. یک مقدار در حوزه طنز مکتوب و کاریکاتور در دو سه سال گذشته اوضاع بهتری از سالهای قبل وجود دارد. اگرچه همچنان طنز برای ما پرهزینهترین بخش رسانهای است.
این طنزنویس در ادامه متذکر شد: به نظرم اقبال مردم به انتشار طنز در فضای مجازی بیشتر شده است. در این بخش فضایی در ادبیات، لحن و انتخاب موضوع در طنزپردازهای امروز به وجود آمده و طنز در حال ضعیفتر شدن است.
او درباره خصوصیات حوزه رسمی و غیررسمی در انتشار محتوا بیان کرد: در حوزه رسمی که حدود و مجوز انتشار دارند و برای مطالبشان بازخواست میشوند. حوزه غیررسمی هم موبایل و اینترنت است که افراد بینامونشان یا با نگرانی کمتر از بازخواست و پیگرد طنز منتشر میکنند.
جلال سمیعی در مقایسه این دو حوزه گفت: اتفاقی که رخ میدهد این است که در حوزه غیررسمی به دلیل آنکه حدود کمتری دارد، راحتتر مینویسند و سانسور کمتری دارد، و این حوزه بسیار پیشتازتر و برای عام مطلوبتر است. اما از نظر کیفیت به دلیل احتیاط بیشتری که در رسانههای رسمی صورت میگیرد به طور نسبی میتوان گفت کیفیت در این بخش خیلی بهتر است.
این مجری و طنزنویس همچنین افزود: در بین مردم با گسترش رسانههای غیررسمی مثل تلگرام و گسترش اینترنت حوزه انتشار محتوا گسترش پیدا میکند و واقعیت این است که اقبال به سمت حوزه غیررسمی خیلی بیشتر است.
او مشکل تاریخی طنز را خط قرمزهای نامشخص دانست و اظهار کرد: خط قرمزها مشخص نیستند. برداشتها سلیقهای هستند و خطکشیها و حدود مشخص نیستند. از سویی فرق هجو، هزل، فکاهه و… را نمیدانیم و از همه مهمتر اصناف، رجال و مردم همه منتظرند تا به آنها بربخورد و شلوغ کنند.
سمیعی با اشاره به مشکلات مالی، درباره سایر مشکلات طنز بیان کرد: طنزنویس باید بتواند در شرایط شغلی صنفی بهتری کار کند. نویسندگان و تولیدکنندگان محتوا خیلی بودجه، امکانات، وقت و مایه چندانی برای تولید محتوا ندارند. در درجه بعد شرایط تولید محتوا سخت و سطح پایین است.
این طنزنویس سواد کم را آفت جان طنز معرفی کرد و گفت: گرفتاری مهم ما در درجه اول این است که سواد افرادی که از طنز استفاده میکنند و طنزنویسان کم است. همچنین کسانی که در رسانههای خود از شوخطبعی استفاده میکنند از روی دست هم نگاه میکنند یا از فضاهای دیگر کپیکاری میکنند؛ البته نه همه اما بخش قابل توجهی اینچنین است.
او با بیان اینکه انتخابات معمولا یک تهدید برای طنز محسوب میشود، افزود: در این زمان طنز به مصرف فوری و انبوه و بالطبع تولید فوری و انبوه دچار میشود. شاید مهمترین مشکل این است که تحمل افراد و اقشار پایین میآید و ممکن است مدام مورد برخورد قرار بگیرند و شرایط آنقدر بد باشد که طنزنویسها قربانی شرایط شوند.
سمیعی ادامه داد: پیشنهاد من به طنزنویسان این است که در زمان انتخابات بیشتر جنبه احتیاط را رعایت کنند. معمولا چون طنز خیلی دیده میشود طنزنویسها هم اولین قربانیهای سوءتفاهمها و اختلافات سیاسی هستند. انتخابات برای ما عموما تهدید است.
او در پاسخ به اینکه بهترین و ماندگارترین طنزپردازان حال حاضر چه کسانی، گفت: به نظرم بهترین طنزپردازان که آثارشان ماندگار میشود ابوالفضل زوریی نصرآباد، شهرام شکیبا، ناصر فیض، اسماعیل امینی و سعید بیابانکی هستند که بیشتر اجتماعی کار میکنند.
این طنزنویس همچنین افزود: در جوانترها امید مهدینژاد، صابر قدیمی، سعید نوری و کسانی که از حوزه ادبیات و روزنامهنگاری به حوزه طنز وارد شدهاند به نظر نسلی ماندگار و قوی هستند.
دوران شبهآگاهی
نوشتهی #امیرقادری، که در سرمقالهی امروز روزنامهی #هفتصبح هم چاپ شده، بهانهی خوبیست برای من که از تصوراتم دربارهی جدال تازهی رسانهها بنویسم.
قادری در پایان یادداشتش میگوید دوران تازهی آگاهی شروع شده است و من میگویم دوران #شبهآگاهی! به این معنا که رسانهها در جدالی تازه انبوهی از اطلاعات را روی سر مردم میریزند که لزوما خبر خام نیست و میتواند بیشتر از پیش، نقد و اعتراض و تحریف و توصیف منبع خبر از پدیده باشد؛ دوران شبهآگاهی، دورانیست که اعتماد ذاتی مردم (افکار عمومی) به رسانههای بزرگ و برندها ممکن است با یک توییت یا عکس موبایل به لرزه بیافتد.
ظهور رسانههای شخصی و مسلح شدن هرروزهی همان افکار عمومی به تولید خبر و محتوا، بازاری از پیام را ایجاد کرده است، که گاهی حتی همان رسانههای بزرگ هم خود را ناچار به حضور غیررسمی در این بازار و نشت و هدایت جریانهای خبری میبینند. اتفاق مهم این است: افکار عمومی حالا دیگر فقط مصرفکنندهی خبر نیست، افکار عمومی میتواند با جریان غیررسمی به جنگ رسمیها برود و شبهآگاهی حاصل همین نبردهاست.
مراقب بودن در دوران شبهآگاهی، یعنی هشیار بودن در برابر روایتهایی که میخواهند خود را درست و افشاگر ِ «مال خودشونه» نشان بدهند؛ خطر شبهآگاهی، باورپذیر بودن بر اساس نقل بخشی از حقیقت مستند است. سود و زیان شخصی شدن رسانهها درهم است به گمانم؛ این که شما بر اساس کدام شبهآگاهی فریاد میزنید و قضاوت میکنید، مهم است.
لینک نوشتهی قادری:
http://www.caffecinema.com/new/index.php/cinema/item/8953