سمیعی: طنز دماسنج فکری جامعه است

جلال سمیعی در زمینه طنز چهره نسبتا آشنایی است. کار در چند حوزه از جمله مطبوعات، رادیو، تلویزیون و وبلاگ‌ها را تجربه کرده است. وی از سال ۸۳ تا ۸۶ در رادیو جوان و از مرداد ۸۶ در رادیو تهران فعالیت کرد و از همان سال «حرف اضافه» را در برنامه صبح بخیر ایران روی آنتن برد. سمیعی این روزها در رادیو سلامت یک برنامه طنز عصرگاهی دارد و تازگی‌ها هم در برنامه جدید نیمروزی «خونه زندگی» در شبکه ۲ حضور پیدا کرده و توانسته لحظات متفاوتی را برای مخاطبان این شبکه سیما به وجود بیاورد.

طنزهایی که شما در صدا و سیما اجرا می‌کنید، چه محتوایی دارد و بر چه اساسی نوشته می‌شود؟

من اول و آخرش یک طنزنویس هستم و شغلم نوشتن است، برای همین هر اجرایی که تاکنون داشته‌ام بر مبنای نوشته‌های خودم بوده و معمولا براساس اخبار روز یا حال و هوای عمومی جامعه‌ام طنز می‌نویسم. طنزنویس باید عاقل باشد و وقتی این همه سوژه در کشورش وجود دارد از خودش حرف درنیاورد!

چطور شد تصمیم گرفتید خودتان علاوه بر نگارش، اجرا را هم به عهده بگیرید؟

چه در رادیو و چه در تلویزیون، اصل ماجرا این بود که با هر بازیگر و گوینده‌ای که تمرین می‌کردیم، لحن لازم برای رساندن شوخی‌هایی که در متن و ذهنم بود، پیدا نمی‌شد. وقتی هم می‌خواستم به آنها بگویم چنین لحنی برای این نوشته لازم است یا شوخ‌طبعی این پیام را باید با این لحن یا میمیک چهره رساند، آخرش خیلی‌ها می‌گفتند کار خودت است! من مجری خوبی نیستم. شاید فقط جدی بودنی که در لحن شوخی‌هایم دارم، تضاد لازم با شوخی‌ها را برای خنداندن مخاطب ایجاد می‌کند.

با توجه به این‌که شما از دهه ۸۰ کار طنز را در صدا و سیما شروع کردید، به نظرتان روند پرداختن به طنز در رسانه ملی چگونه است؟

طنز یکی از بهترین دماسنج‌های وضع فکری جامعه است و بهترین شاخص برای وضع آزادی بیان به شمار می‌آید.
به نظرم توجه بیش از پیش به این موضوع لازم و جدی است.

معمولا برنامه‌های طنز در رادیو و تلویزیون با چه مشکلاتی مواجه است؟

طنزنویس‌ها و برنامه‌سازان طنز عموما نه براساس شایستگی‌شان انتخاب می‌شوند اما به خاطر آثار خودشان تاوان نمی‌دهند، بلکه سرنوشت‌شان همیشه به شرایط سیاسی و اجتماعی گره می‌خورد.

از طنز معمولا برای ایجاد نشاط استفاده می شود و اگر در طرح همین طنز ها نکته ای باشد که به کسی بر بخورد به سادگی برنامه را حذف می کنند.

طنز در چه قالبی تاثیر بیشتری بر مخاطب دارد؟

طنز همیشه تاثیرگذار است اما وقتی تاثیرگذارتر می‌شود که دغدغه ذهنی مخاطب را با زبان خود او در رسانه مطرح کند.

برخی معتقدند طنزهایی که در تلویزیون یا رادیو مطرح می‌شود، طنز نیست برخی اوقات هجو، هزل و… می‌شود. چطور می‌توان این مشکل را مرتفع کرد؟

مشکل مهمی که با کلمه طنز داریم این است که طنز بار همه شوخ‌طبعی‌ها از قبیل هجو، فکاهی و هزل را بر دوش می‌کشد، یعنی مهران مدیری، پیمان قاسمخانی، داریوش کاردان و منوچهر آذری و آن رفیق‌مان که در جشن‌ها تقلید صدا می‌کند، همه آنها اسمشان طنزپرداز است! طنز و فکاهی هر دو ارزشمند است، اما کارکرد و قالب‌شان با هم متفاوت است. مشکل اینجاست که معمولا یکی از این دو قربانی کارکرد دیگری می‌شود.

در دهه ۷۰ داریوش کاردان طنزهای خاصی را در رادیو اجرا می‌کرد و پس از آن پای این گونه طنز‌ها به تلویزیون باز شد، شما تا چه اندازه از تجربیات او استفاده کردید؟

قبلا هم گفته‌ام که آقای کاردان بعد از انقلاب و در شرایط سختی برنامه طنز رادیویی را با شوخی‌های ظریفی با اخبار و رجال سیاسی کلید زد. این تجربه در رادیو و تلویزیون ما توسط خود ایشان و گروه‌های بعدی تکرار و تکمیل شد، اما برنامه‌های من در تلویزیون ایران شاید یک سبک جدید است که بدون تیپ، لباس و موسیقی‌های شوخ‌طبعانه می‌کوشد با لحنی رندانه و ظاهری جدی، شوخی کند.

چرا بیشتر برنامه‌های طنز شما در برنامه‌های صبحگاهی از تلویزیون پخش می‌شود؟

اولین پیشنهادی که داشتم، ایجاد یک بخش کوتاه در صبح بخیر ایران بود. من در برنامه‌های مختلفی در رادیو و تلویزیون نویسندگی و گاهی اجرا داشته‌ام؛ عصرهای رادیو جوان و بعدها صبح رادیو تهران و حالا عصرهای رادیو سلامت و برنامه شبانه حس ششم که از شبکه یک سیما پخش می‌شود، اما شاید این ریتم تند و واکنش طنزآمیز به خبرها در یک بخش کوتاه ویژه صبح جذاب‌تر باشد. مخاطب صبحگاهی هم عجله دارد و هم نمی‌خواهد از خیر خبرهای اول روزش بگذرد، برای همین برنامه‌های «حرف اضافه» و «دریافت شد» ریتم تند و مدت زمان کوتاهی داشت.

دوره‌های مهم زندگی کاری شما در رادیو جوان شکل گرفت، چه شد که به تلویزیون آمدید؟

من کار جدی تحریریه را در برنامه‌های طنز رادیو جوان تجربه کردم. در گروهی که بعدها پراکنده شد، سعی کردیم گسترش نوعی از طنز را در رادیو آغاز کنیم که در آن مخاطب با لحن عادی خودش و بدون سر و صدای بی‌مورد و ادا، شوخی بشنود که این لحن تازه شنونده‌های زیادی پیدا کرد و باعث شد برنامه‌سازان تلویزیونی هم سراغ ما بیایند.

بیشتر دوست دارید در تلویزیون کار کنید یا رادیو؟ فعالیت در این دو رسانه چه تفاوت‌هایی دارد؟

این دو رسانه از نظر ساز و کار تولید و دستمزد با هم تفاوت‌های زیادی دارد؛ رادیو رسانه صدا و سکوت است، اما در تلویزیون شما تصویر هم دارید. سختی کار در هر یک از آنها هم با یکدیگر فرق‌های زیادی دارد اما در نهایت من یک رادیویی هستم و کار با صدا برای من سختی توام با دلچسبی دارد.

قصد ندارید برنامه جدیدی را در قالبی متفاوت برای تلویزیون یا رادیو تهیه کنید؟

مدت‌هاست به برنامه‌ای با محوریت رسانه‌های شهروندی فکر می‌کنم؛ برنامه‌ای که بتواند با آنچه مخاطبانش برایش ساخته‌اند، تولید و پخش شود. هنوز نمی‌دانم بشود چنین برنامه‌ای را تولید کرد یا خیر.

فرشید شکیبا/ جام جم (لینک پی‌دی‌اف)

3 دیدگاه دربارهٔ «سمیعی: طنز دماسنج فکری جامعه است»

  1. ســــــــــلام
    پس انقدر جلال سمیعی می کنند شمائید؟
    اقا مشتاق دیدار
    خیلی چلچراغی ها ازتون تعریف می کنند
    تو اسمان ها دنبالتون می گشتیم توی برنامه تصویر زندگی پیداتون کردم

  2. آقای دما سنج، برای چی نمیذاری اکانتت باز باشه؟ برا چی پروتکت کردی؟ برا چی درخواست فالو رو رد میکنی مرد حسابی؟ 🙂
    من تا حالا به هیچ کسی که پروتکت بوده درخواست فالو نداده بودم، یه درخواست به شما دادم اینجوری میکنی؟

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.