/بررسی طنز در دهه‌ی ‌٨٠/ جلال سمیعی: مسؤولان دیدگاه خود را نسبت به طنز عوض کنند

خبرگزاری دانشجویان ایران – تهران
جلال سمیعی مهم‌ترین ویژگی طنز در دهه‌ی ۸۰ را مینی‌مال شدن آن دانست. این طنزپرداز همچنین از مسؤولان خواست دیدگاه خود را نسبت به طنز عوض کنند.
سمیعی در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ارزیابی خود از طنز در دهه‌ی ۸۰، گفت: من به عنوان کسی که در رسانه‌های مختلف کار طنز انجام داده‌ام که شامل رسانه‌های مکتوب و رسانه‌های دیداری و شنیداری می‌شود و اتفاقا کار خود را از دهه‌ی ۸۰ آغاز کرده‌ام، یعنی از سال ۸۰ در مطبوعات و از سال ۸۳ در رادیو و تلویزیون شروع به کار کرده‌ام، همچنین در فضای سایبر هم درگیر طنزنویسی بوده‌ام، مهم‌ترین اتفاق طنز در دهه‌ی ۸۰ را مینی‌مال شدن آن می‌دانم.
او در ادامه افزود: به دلیل رشد تکنولوژی و امکان خلق آثار در فضاهایی چون وبلاگ و اس ام اس و حتا فضاهای جدیدتر چون گوگل ریدر، محتوا به دلیل کمبود وقت مخاطب به صورت بسیار کوتاه ارائه می‌شود و طنزنویسان به سمت کوتاه‌نویسی حرکت کرده‌اند. در واقع، این اتفاق به علت وجود تکنولوژی‌ها و رسانه‌های کوچک رخ داده است.
سمیعی همچنین گفت: ما با نسلی روبه‌روییم که نسل‌های گذشته نیز در حال پیوستن به آن‌ها هستند؛ یعنی پیشکسوتان طنزنویس نیز به فضاهای مجازی آمده‌اند و خواسته‌اند این فضا را تجربه کنند و در نتیجه، همه چیز به جبر و لطف تکنولوژی، به سوی مینی‌مال شدن رفته است.
این طنزپرداز با اشاره به ظهور تکنولوژی‌های جدید خاطرنشان کرد: تکنولوژی‌هایی چون اس ام اس و وبلاگ امکان وارد شدن آدم‌های عادی به فضای طنز و کلا تولید محتوا را فراهم کرده که واکنش‌های آنی به اتفاقات اجتماعی و سیاسی است و نمی‌شود آن را نادیده گرفت و البته لطف‌ها و آسیب‌های خودش را دارد. در واقع، ابزار انتشار محتوا بیش‌تر در دسترس آدم‌ها قرار گرفته است و آدم‌هایی که امکان طرح مطالب خود را در رسانه‌های رسمی ندارند، با این ابزارهای جدید که اس ام اس نیز جزو آن‌هاست، این امکان را یافته‌اند که مطالب خود را بیان کنند و حتا مخاطبان گسترده‌ای بیابند. انتشار راحت‌تر محتوا به شکستن انحصار رسانه‌های رسمی قدرتمند منجر شده است.
او با اشاره به تأثیر محتوای طنز از قالب آن، عنوان کرد: در ارتباطات می‌گویند رسانه پیام است؛ یعنی محتوا به طبع فرم تغییر می‌کند. ادبیات طنز نیز به مدد همایش‌ها و تریبونی شدن در حوزه‌ی هنری و شب‌های شعری که در تهران و مراکز استان‌ها از سوی جوان‌های دهه‌ی ۸۰ اتفاق می‌افتاد، طنزنویسان را به این سمت برد که از موضوعاتی بنویسند که بتوانند آن‌ها را در این فضا ارائه دهند. در نتیجه، آدم‌ها کوتاه‌نویس‌تر شدند و مقطع‌تر نوشتند و به طنزهای تکه تکه روی آوردند و وبلاگ‌نویس شدند.
سمیعی در ادامه اظهار کرد: البته این موضوع آسیب‌های خود را نیز دارد؛ این‌که آدم‌ها فکر کردند برای خوانده شدن باید کنایه را کنار بگذارند و حرف‌های خود را صریح بزنند؛ در حالی‌که صراحت بزرگ‌ترین آسیب طنز است.
او افزود: عصبیت‌های سیاسی و اجتماعی پیش‌آمده در جامعه‌ی ما سبب شد تا طنزنویسان فکر کنند باید صریح حرف بزنند؛ در نتیجه، حرف‌های آن‌ها به تهمت و اتهام نزدیک شد؛ در حالی‌که هدف طنز، اتهام نیست. طنز کنایه‌ای است که به هدف اصلاح جامعه نوشته می‌شود. بزرگ‌ترین اشکال طنزی که صریح است، این است که طنز نیست؛ می‌تواند هجو، هزل یا اتهام باشد.
این طنزپرداز در ارزیابی طنز منثور و منظوم در دهه‌ی ۸۰، عنوان کرد: شعر مدیوم ساده‌تری دارد و به دلیل تریبونی بودن و راحت‌تر خوانده شدن و این‌که برای ایرانی‌ها پیش‌زمینه‌ی بیش‌تری دارد و راحت‌تر خوانده می‌شود، از سوی طنزپردازان بیش‌تر استفاده شده است. من که گاهی داور جشنواره‌های طنز بوده‌ام، می‌توانم بگویم شعر طنز پیشرفت بیش‌تری نسبت به نثر داشته است و طنزپردازان ما فکر می‌کنند اگر می‌خواهند مخاطبان زیادتری بیابند، باید به شعر، طنز خود را بیان کنند؛ در نتیجه، داستان و نثر طنز عقب‌تر قرار گرفته است.
او با اشاره به محدودیت‌های طنزنویسان، عنوان کرد: اتفاقات سیاسی و اجتماعی، کار را برای طنزنویسان سخت‌تر کرده است و طنزنویسان اکنون شانس کم‌تری برای طرح مطالب خود در رسانه‌هایی که مخاطب انبوه دارند، می‌یابند، البته برخی از طنزنویسان خود وارد کار رادیو تلویزیون شده‌اند و اجرای برنامه‌های تلویزیونی را به عهده گرفته‌اند. کسانی مانند من و رضا رفیع که فکر کردیم با ارتباط مستقیم با مخاطب، شاید مؤثرتر عمل کنیم. البته تعداد کسانی که مجال حرف زدن در رسانه‌های رسمی را می‌یابند، بسیار کم هستند. طنزنویسان ما کم‌تعداد هستند و همین تعداد اندک نیز امکان ورود به رسانه‌ها را نیافته‌اند.
سمیعی افزود: طنز همواره مقطعی وارد حوزه‌ی رسانه‌ها شده است و هیچ‌وقت به عنوان برنامه‌ریزی درازمدت برای سیاست‌گذاران رسانه‌یی مطرح نبوده است. من هفت سال است در صدا و سیما فعالیت می‌کنم. گاهی می‌گویند طنز خوب است و به آن بپردازید؛ اما ناگهان این موضوع قطع می‌شود. در حوزه‌ی مطبوعات این شرایط سخت‌تر هم هست؛ زیرا آستانه‌ی تحمل مسؤولانی که قدرت برخورد با رسانه‌ها را دارند، پایین است و به جای این‌که به تأثیرات مثبت طنز بیندیشند، تنها به شکل تهدید به آن نگاه می‌کنند.
این طنزپرداز درباره‌ی این‌که طنز مکتوب تا چه اندازه می‌تواند پایه‌ای برای خلق دیگر انواع طنز شود، گفت: از یک متن خوب می‌توان یک اثر خوب رسانه‌یی تولید کرد؛ اما می‌توان کار بد هم درآورد. ولی از متن بد به هیچ وجه نمی‌توان کار خوب تولید کرد؛ در نتیجه، طنز مکتوب می‌تواند پایه‌ای برای تولیدات دیگر باشد.
او در ادامه خاطرنشان کرد: حس می‌کنم در این ماه‌های اخیر، رویدادی ناگهانی رخ داده و فضا برای طنز گشوده شده است. اوضاع به گونه‌ای است که هرگونه گسترش شوخ‌طبعی و شوخ‌ناکی از نظر من، مثبت است. برنامه‌های طنزی در صدا و سیما در حال راه‌اندازی است. من برنامه‌ای در شبکه‌ی یک دارم که به زودی پخش می‌شود. رضا رفیع نیز صبح‌ها سه روز در هفته در شبکه‌ی پنج، طنزی را اجرا می‌کند و من امیدوارم این بحث کوتاه‌مدت نباشد و سریع با آن برخورد نکنند.
جلال سمیعی درباره‌ی تعداد کم طنزپردازان در کشور، گفت: طنز کار راحتی نیست و حوزه‌ی جدی‌تری از جدی نوشتن است. هرکسی نمی‌تواند تلخی‌ها و مصائب جامعه را به زبان شوخ‌ناکی طرح کند.
او همچنین درباره‌ی فعالیت زنان در عرصه‌ی طنز، گفت: زنان نیز حضور کم‌تری از مردان دارند؛ زیرا شاید برخورد مردم را با طنز، برخورد سخیفی می‌دانند و خطرات برخورد را برای خود بیش‌تر می‌دانند. شوخی‌هایی که بن‌مایه‌ی اروتیک دارند، نیز ممکن است خطر بیش‌تری را متحمل آن‌ها کنند.
این طنزپرداز در ادامه اظهار کرد: من فکر می‌کنم تا زمانی که طنز به عنوان ابزاری موسمی در سیاست‌های رسانه‌یی مطرح است، اوضاع طنز نه بهتر؛ بلکه بدتر نیز می‌شود. سیاست‌گذاران رسانه‌یی ما باید به این نکته توجه کنند که پرفروش‌ترین فیلم‌ها در گیشه‌ی سینما، فیلم‌های طنزی هستند که اگرچه محتوای چندانی ندارند، مورد توجه مخاطبان قرار می‌گیرند. پرفروش‌ترین سریال ما، «قهوه‌ی تلخ» است که بیرون از صدا و سیما دارد تجربه‌ی موفقی را پشت سر می‌گذارد. مسؤولان ما که سیاست‌گذاران بودجه و رسانه‌های انبوه ما هستند، باید نسبت به طنز دیدگاه خود را عوض کنند؛ وگرنه اوضاع همین‌طور خواهد بود.