بررسی شتاب‌زده‌ی رفتار رسانه‌ای در انتخابات اسفند ۱۳۹۴

 

انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در اسفند ۱۳۹۴ برگزار شد و تا این لحظه بخشی از نتایج #شمارش آرا هم اعلام شده است؛ فارغ از این که نتایج نهایی و تحلیل‌ها و تغییر گرایش‌های مصلحتی منتخبان چه خواهد بود، از دیدگاه رسانه‌ای نکات مهمی در انتخابات امسال وجود دارد؛

۱. فضای مجازی: گسترش روزافزون کاربرد اینترنت به عنوان رسانه‌ی شخصی و جمعی انکارنشدنی ست؛ اتفاق مهم این دوره، استفاده‌ی هوشمندانه‌ی بسیاری از نامزدها و جریانات سیاسی پولدار و فقیر از اینترنت به عنوان رسانه‌ی ظاهرا کم‌هزینه بود؛ در شهرهای بزرگ که مکانیزم تشویق به رای دادن و اقناع به انتخاب یک فرد یا فهرست مشخص، پیچیده‌تر از نظام طایفه‌ای شهرهای کوچک و روستاهاست، اینترنت یکی از جذاب‌ترین ابزارها برای نبرد رسانه‌ای بود. شکی نیست که اینترنت، همه‌ی ایران نیست، اما راه‌هایی برای کشف بازخوردهای افکار عمومی در آن هست که باید جدی‌اش گرفت.

۲. لیست: توصیه‌های رسمی و غیررسمی و حرکت‌های افراد موثر در تشویق مردم به رای دادن فهرستی، در این دوره بارزتر بود و نتایج هم تا حدودی این ماجرا را نشان می‌دهد؛ نقش مهم رسانه‌های مجازی در این دوره، بازنشر توصیه‌ها و لیست‌ها بود؛ جریان‌های سیاسی تلاش کردند مردم را نسبت به رای دادن به لیستی که حتی حضور افرادی در آن سخت توجیه می‌شد، قانع کنند. انعکاس حضور چهره‌های سیاسی و فرهنگی و حمایت آنان از لیست فلان جریان سیاسی، در رفتار مردم مؤثر بود.

۳. توییتر: نظر شخصی من این است که در سال‌های اخیر توییتر یکی از مهم‌ترین منابع برای تولید و بازنشر محتواست؛ بسیاری از شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی بازنشرکننده‌ی محتوایی هستند که در توییتر تولید می‌شود؛ سرایت‌پذیری عجیب محتوا و حتی موضوع در توییتر و تلگرام، برای تبلیغات خیریه و انتخابات و درآمدزایی بسیار مهم است؛ مهم‌تر این که فرصت بازی شهرت ویروسی و فراگیر از طریق شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی، نباید شما را از تهدید تخریب همین ابزار با همین سرعت و شدت، غافل کند.

۴.تلگرام: تلگرام در انتخابات امسال نقش بسیار مهمی داشت؛ بازنشر توفانی پیام‌ها و فهرست‌ها و توصیه‌ها و قابلیت بررسی آمار دیده شدن پیام های هر کانال، نقش تلگرام را در بازنشر ویروسی انواع رسانه و محتوا بارزتر و مهم‌ترکرد؛ در آخرین ساعت رای‌گیری حتی پیام‌های کانال رقبا برای تاثیرگذاری بیشتر بازنشر می‌شد، تا جو روانی پیروزی یا شکست را تغییر دهد. قابلیت ناگهانی بسته شدن اسپم‌ها و کنترل اضافه شدن‌های ناخواسته در کانال‌ها هم بسیاری از رفتارها و نقشه‌های تلگرامی را به هم ریخت. اگر تلگرام فیلتر یا بسته نشود، بیش از همین نقشی که تا امروز در تحولات رسانه‌ای و اجتماعی ایران داشته است، مهم خواهد شد.

  1. دابسمش: پیام سیدمحمد خاتمی در توصیه به رای دادن به تمامی هر دو لیست اصلاح طلبان، با ابزار نوظهور دابسمش توانست مرزهای جدیدی از بازنشر پیام را ایجاد کند؛ اتفاق عجیبی که ممکن نبود کسی چندان این نوع کاربرد را برای دابسمش حدس بزند.

۶. طنز و شوخی: در انتخابات این دوره، طنز و شوخ‌طبعی هم بیشتر از همیشه در بازنشر انواع محتوا مهم شد؛ پیام سیدمحمد خاتمی و ایجاد هشتگ #تکرارمیکنم، دستمایه‌ی ایجاد انواع شوخی در فضای مجازی شد و توانست فرصت‌های بسیار زیادتری از تهدیدهای شوخی با یک امر سیاسی و اجتماعی ایجاد کند؛ شاید مدارای بیشتری که در چهره‌ها و هواداران اصلاح‌طلبی و اعتدال نسبت به شوخی  وجود دارد، این امر را برجسته‌تر و مهم‌تر و کارآمدتر کرد.

۷. اینستاگرام: اگر مشاهدات من ناقص نباشد، برخلاف انتظار، اینستاگرام چندان در تبلیغات این دوره‌ی انتخابات نقش مهمی ایفا نکرد؛ با این که ذاتا اینستاگرام رسانه‌ی تصویری خوبی برای پوسترهاست، شاید لیستی شدن تبلیغات باعث شد مجال زیادی برای بازنشر پوسترها دست‌کم در شهرهای بزرگ ایجاد نشود؛ ممکن است البته این فقط نتیجه‌ی مشاهدات من باشد.

۸. کاغذها و بیلبوردها: رسانه‌ی سنتی پوستر و بیلبورد و بنر در همه‌ی شهرهای بزرگ و کوچک هم چنان زنده و مهم است؛ حتی حجم پوسترهای یک فرد یا جریان و هزینه‌هایی که برای آن‌ها شده، محلی برای قضاوت افکار عمومی‌ست؛ با این همه تاکید دارم که رفتار لیستی و بازنشر پیام افراد تاثیرگذار، نقش این رسانه‌های سنتی را تضعیف کرده است.

۹. شهرهای کوچک و روستاها: تجربه نشان می‌دهد در شهرهای کوچک و روستاها، نظام پیچیده و متفاوتی از رفتار طایفه‌ای – فامیلی و جلب مشارکت و اقناع اتفاق می‌افتد؛ در انتخابات مجلس‌ها و شوراها، ذاتا مشارکت ملموس و مستقیم در این بخش‌ها از کشور بالاست، چون تاثیر بیشتری از رای خود را در این انتخابات حس می‌کنند؛ مشاهدات و خبرها اما نشان می‌دهد که ابزارهای جدید رسانه‌ای مثل تلگرام در این مکانیزم سنتی هم نفوذ کرده‌اند و نقش مهمی دارند.

به نظر می‌رسد در روزگاری زندگی می‌کنیم که قائل بودن به نقش رسانه‌ها در تحولات اجتماعی، مهم‌تر و منطقی‌تر از اعتقاد به خلاف این جهت باشد؛ اگرچه تولید محتوای تبلیغاتی برای اینترنت و دیگر رسانه‌ها مجموعا به دلایل بلاتکلیفی تا روزهای آخر و اوضاع اقتصادی و چیزهای دیگر، کم و ضعیف بود، اما بازنشر و تولید و تکمیل محتوا و پیام در رسانه‌های شخصی روز‌به‌روز گسترده‌تر و جذاب‌تر می‌شود. در این دوره زمان و بودجه کم بود و خلاقیت‌ها توانستند این کمبود را جبران کنند.

آیا قدرت تلگرام همچنان بیشتر خواهد شد؟

آیا نفوذ اینترنت به مکانیزم سنتی رفتار انتخاباتی سرعت بیشتری خواهد داشت؟